جغرافیای کوچک من

امینه .. مادربزگ قجر.. زنی که در آرزوی آبادانی سرزمینش سر به خاک نامعلومی سپرد..

جغرافیای کوچک من

امینه .. مادربزگ قجر.. زنی که در آرزوی آبادانی سرزمینش سر به خاک نامعلومی سپرد..

چرا تو؟؟؟

نسبت فامیلی برایم اصلا مهم نبود، تو بهترین دوست من بودی.

چه زمان هایی که شخصی ترین وسایلت را نزد من به امانت می گذاشتی، به نظرت حتی یک بار هم نگاهشان کردم؟؟؟

این رسم رفاقت نبود. حالا که با حیله سر از شخصی ترین مسائلم درآوردی، من تو را اینجا با این خانه ی خالی تنها می گذارم. من هنوز رسم مهمان نوازی بلدم.

امیدوارم زمانی که با هم رو به رو می شویم هیچ از این موضوع نگویی.. دیگران شاید توانستند خانه ای که در آن زندگی میکنم را از من بگیرند اما تو محال است بتوانی حریم این خانه را برای خودت کنی.

دوستانی که می شناسمشان، آدرس جدید را برایت می گذارم ( یکم زمان می برد، خسته ام ) دیگران هم خواهش می کنم همرا با نامشان آدرس وبلاگ یا ایمیل خود را در قسمت نظرات بگذارند.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد